روشهای پذیرفتن گذشته شریک زندگی خود

پذیرفتن گذشته شریک زندگی شما در حالی که همیشه آسان نیست اما بخشی از هر رابطه ای است. خواه به روابط گذشته آن ها دل بسته اید یا نگران اشتباهاتی هستید که مرتکب شده اند، سعی کنید منطقی بمانید. به یاد داشته باشید که همه گذشته خاص خود را دارند و شما نمی توانید گذشته را پاک کنید. جدای از نشانههای خطرناک و مهم، مانند خیانت به همه روابط قبلی خود یا سابقه خشونت، اهمیت به گذشته به آنها شک و تردید میدهد. روی نحوه رفتار شریکتان با شما در زمان حال تمرکز کنید و روی ایجاد یک رابطه قابل اعتماد با آنها کار کنید.
- 1) مرحله 1: مدیریت احساسات خود
- 2) در مورد رابطه گذشته شریکتان وسواس نشان ندهید
-
3)
مرحله 2: توجه به گذشته خود
- 3.1) خود را به جای شریک زندگی خود قرار دهید
- 3.2) به یاد داشته باشید که نمی توانید گذشته را تغییر دهید
- 3.3) شریک زندگی خود را تنها بر اساس اشتباهات گذشته خود قضاوت نکنید
- 3.4) به داستان آنها گوش دهید
- 3.5) او را بشنوید، اما به غرایز خود اعتماد کنید
- 3.6) آشکارا ارتباط برقرار کنید، اما بیش از حد با یکدیگر به اشتراک نگذارید
- 3.7) اگر در مورد سابقه جنسی او نگران هستید، درباره انجام آزمایشات STI بحث کنید
- 4) مرحله 4: آموزش اعتماد به شریک خود
- 5) سخن پایانی
مرحله 1: مدیریت احساسات خود
وقتی به افکار مزاحم فکر می کنید توجه کنید. یاد بگیرید که افکار وسواسی و سیاه و سفید را تشخیص دهید و زمانی که در حال نتیجه گیری سریع هستید خود را درگیر کنید. فکر کردن به گذشته شریک زندگی یا تجربه احساسات در مورد آن یک مسئله طبیعی است. با این حال، سعی کنید تشخیص دهید که چه زمانی افکار شما با هم رقابت می کنند یا اینکه آیا رویداد گذشته را از متن خارج می کنید.
احساساتی مانند خشم، غم و حسادت طبیعی هستند. برای مثال، طبیعی است که به خاطر اتفاق بدی که همسرتان در گذشته انجام داده است، ناراحت باشید یا گریه کنید. اگر نسبت به همسر سابق شریکتان حسادت یا ناامنی دارید، اشکالی ندارد که این موضوع را به یکی از عزیزانتان ابراز کنید. اما باید سعی کنید پذیرفتن گذشته شریک زندگی خود را تمرین کنید.
در مورد رابطه گذشته شریکتان وسواس نشان ندهید
از سوی دیگر، سعی کنید در مورد روابط گذشته شریک زندگی خود وسواس نداشته باشید، حساب های شبکه های اجتماعی سابق خود را جستجو نکنید، یا به اشتباه کوچکی که سال ها پیش مرتکب شده اند فکر نکنید.
تفکر وسواسی یا همه یا هیچ را به چالش بکشید. وقتی متوجه افکار مزاحم یا غیر منطقی شدید، آنها را زیر سوال ببرید. به خود یادآوری کنید که منطقی بمانید، به حقایق نگاه کنید و سوء ظن های غیر منطقی را از بین ببرید.
به عنوان مثال، فرض کنید مشکوک هستید که شریک زندگی شما نسبت به همسر سابق خود علاقه مند است، اما هیچ مدرک واقعی وجود ندارد. از خود بپرسید که اگر شروع به تمرکز بر حسادت خود کنید، به بدترین چیزهای شریک زندگی خود فکر کنید یا با وسواس به نمایه های رسانه های اجتماعی شریک سابق او نگاه کنید، آیا منطقی رفتار می کنید.
به خودتان بگویید: “بس کن. احساس حسادت طبیعی است، اما من باید افکار و اعمالم را مدیریت کنم. نمی توانم شریک زندگیم یا گذشته او را کنترل کنم، اما می توانم واکنشم را کنترل کنم. آنها هیچ دلیلی به من نداده اند که این کار را نکنم. به آنها اعتماد کن و من باید به سرعت نتیجه گیری کنم.”
اگر شک دارید، بهتر است به جای متقاعد کردن خود به بدترین ها، با شریک زندگی خود صادق باشید تا به شما در پذیرفتن گذشته شریک زندگی او یاری رساند.
از یک دوست یا خویشاوند قابل اعتماد راهنمایی بخواهید
احساسات خود را به یکی از عزیزانتان ابراز کنید و از او بخواهید دیدگاه تازه ای داشته باشد تا در پذیرفتن گذشته شریک زندگی شما کمک کند. آنها می توانند به شما کمک کنند تا بفهمید که آیا موضوع مربوط به درک شما است یا دلیل موجهی برای نگرانی. به کسی که هدفمند است اعتماد کنید و به خاطر داشته باشید که هر چیزی که می گویید ممکن است بر نظر آن شخص در مورد شریک زندگی شما تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال، فرض کنید والدین شما در حال حاضر در حصار شریک زندگی شما هستند. صحبت کردن با آنها در مورد معایب شریک زندگی خود می تواند نظر آنها را بدتر کند. اگر کارها را حل کنید و با گذشته شریک زندگی خود کنار بیایید، والدینتان همچنان می توانند از شریک زندگی شما رنجیده باشند و شما در این وسط گرفتار خواهید شد.
اگر مطمئن نیستید که چگونه گذشته شریک زندگی خود را مدیریت کنید، به یک درمانگر مراجعه کنید. اگر در کنار آمدن با گذشته شریک زندگی یا مدیریت احساسات خود مشکل دارید، یک مشاور فردی یا زوجی می تواند کمک کند. آنها می توانند دیدگاه جدیدی در رابطه با شما ارائه دهند و در صورت لزوم، به مسائل اعتماد گسترده تری بپردازند.

مرحله 2: توجه به گذشته خود
به کارهایی که در گذشته انجام داده اید فکر کنید.
خود را به جای شریک زندگی خود قرار دهید
به خود یادآوری کنید که هر کسی گذشته ای دارد و هیچکس کامل نیست. فهرستی ذهنی از افراد سابق خود، اشتباهاتی که مرتکب شدهاید، و نمونههای دیگری که قابل مقایسه با آنچه در مورد گذشته سابقتان شما را آزار میدهد، تهیه کنید.
تصور کنید که شریک زندگی تان از شما سوال کند که آیا نسبت به شریک سابق خود احساسی دارید یا شما را به خاطر اشتباهی که 10 سال پیش مرتکب شده اید قضاوت کند. احتمالاً فکر میکنید بیانصافی است که او شما را به خاطر کارهایی که قبل از اینکه حتی یکدیگر را بشناسید انجام دادهاید قضاوت کنند.
به یاد داشته باشید که نمی توانید گذشته را تغییر دهید
شریک زندگی شما نمی تواند گذشته خود را پاک کند، و نباید انتظار داشته باشید که او کاملاً پاک باشد. هرکسی توشه ای را وارد رابطه می کند. این به شما بستگی دارد که بفهمید آیا می توانید پذیرفتن گذشته شریک زندگی خود را تمرین کنید یا خیر.
اگر برای کنار آمدن با گذشته شریکتان به زمان نیاز دارید، اشکالی ندارد. اما این عادلانه نیست که از آنها کینه داشته باشیم یا در طول دعوا گذشته آنها را مطرح کنیم. اگر آنها کار وحشتناکی انجام دادند و شما نمی توانید آن را بپذیرید، بهتر است به همه چیز پایان دهید تا اینکه دائماً شریک زندگی خود را روی ذغال سنگ انداخته باشید.
شریک زندگی خود را تنها بر اساس اشتباهات گذشته خود قضاوت نکنید
در نظر بگیرید که شریک زندگی شما در حال حاضر چه کسی است و در حال حاضر چگونه با شما رفتار می کند. سعی کنید تصویر بزرگتر را ببینید و به جای بزرگنمایی یک عمل، به دنبال الگوهای گسترده تر باشید. همه چیز را در چشم انداز قرار دهید و به این فکر کنید که اگر شریک زندگیتان بر اساس یک اشتباه شما را قضاوت کند چه احساسی خواهید داشت.
اگر که شریک زندگی شما مدتها پیش به یکی از همسران سابق خود خیانت کرده است و هنوز در مورد آن احساس وحشتناکی دارد. این لزوماً به این معنی نیست که شما باید به آنها بی اعتماد باشید.
به داستان آنها گوش دهید
آنها را از شک و تردید خالی کنید و اجازه دهید همه اطلاعات را به شما بدهند. شاید آنها در مورد کاری که گذرا انجام داده اند به شما گفته اند، اما شما کل داستان را متوجه نشده اید. از نتیجه گیری عجولانه بپرهیزید و سعی کنید در مورد آنچه در سرشان می گذرد، فرضیاتی نداشته باشید.
به عنوان مثال، فقط تصور نکنید که شریک زندگی شما هنوز نسبت به یار سابق خود احساساتی دارد. به جای اینکه اجازه بدید سوء ظن شما تشدید شود، بگویید: “می دانم که تو و یار سابقت برای مدت طولانی با هم بودید، و این بسیار ترسناک است. اینها باعث می شوند احساس ناامنی کنم و نمی خواهم حسادت کنم، اما باید این کار را انجام دهم. بدان که می توانم به تو اعتماد کنم.”
او را بشنوید، اما به غرایز خود اعتماد کنید
به خاطر داشته باشید که بین توضیح و بهانه تفاوت وجود دارد. این یک چیز است وقتی متوجه میشوید که شریک زندگی شما توضیحی مشروع ارائه دهد و چیزی از گذشته خود را در متن قرار دهد. با این حال، اگر فکر میکنید که میخواهند پرده را روی چشمان شما بکشند، با دل خود همراه باشید.
به عنوان مثال، به شریک زندگی خود بگویید با مواد مخدر یا الکل مشکل دارید. او توضیح می دهند که چگونه اقداماتی را برای مقابله با اعتیاد خود انجام داده اند، و اینکه برای مدت طولانی هوشیار بوده است. گفتار و کردار او به جای بهانه تراشی، اثبات می کند که گذشته در گذشته تمام شده است.
فرض کنید شریک زندگی شما اغلب با یار سابق خود به تنهایی معاشرت می کند. شاید آنها دائماً در حال تعریف و تمجید از یکدیگر هستند یا چیزهایی مانند “این لباس مرا به یاد چیزی می اندازد که یار سابقم می پوشید.” حتی اگر بخواهند آن را توضیح دهند، این شواهد بسیار خوبی است که او نسبت به یار سابق خود صحبت می کنند. عاقلانه است که بپرسید آیا او آماده هست تا با شما رابطه برقرار کنند.
آشکارا ارتباط برقرار کنید، اما بیش از حد با یکدیگر به اشتراک نگذارید
همانطور که رابطه شما عمیق تر می شود، شما و شریک زندگی تان باید احساس راحتی کنید که در برابر یکدیگر آسیب پذیر هستید. به شریک زندگی خود بگویید که صحبت در مورد تجربیات، اشتباهات و پشیمانی های گذشته بی خطر است. صداقت را تشویق کنید، اما به خاطر داشته باشید که برای برخی از موضوعات، هیچ یک از شما نیازی به به اشتراک گذاشتن جزئیات کوچک ندارد.
برای مثال، گفتن چیزهایی که در اتاق خواب دوست دارید و دوست ندارید به یکدیگر بگویید به ایجاد صمیمیت کمک می کند. با این حال، هیچ یک از شما لازم نیست در مورد صمیمی بودن با یار سابق به جزئیات بپردازید.
برخی از افراد فقط نمی خواهند از روابط گذشته شریک خود بدانند. اگر میدانید که مستعد حسادت هستید، به همسرتان بگویید که واقعاً نمیخواهید در مورد همسر سابق او بشنوید.
اگر در مورد سابقه جنسی او نگران هستید، درباره انجام آزمایشات STI بحث کنید
چنانچه قبلاً این کار را نکرده اید، با شریک زندگی خود در مورد سلامت جنسی صحبت کنید. ممکن است موضوعی ناخوشایند باشد، اما سعی کنید موضوع را مطرح کنید. پیشنهاد کنید که هر دوی شما برای عفونت های مقاربتی (STI) آزمایش شوید.
فرض کنید متوجه شده اید فردی که با او قرار می گذارید با افراد زیادی بوده است و در کنار آمدن با آن مشکل دارید. در مورد آن با او صحبت کنید و ذکر کنید که سلامت جنسی موضوع مهمی برای هر زوجی است که باید در مورد آن صحبت کرد.
سعی کنید بگویید: “میدانم صحبت کردن در مورد آن ناخوشایند است، اما باید در مورد رابطه جنسی و سلامتی صحبت کنید. من مرتب آزمایش میشوم، شما چطور؟ نظر شما در مورد آزمایش با هم چیست؟”

مرحله 4: آموزش اعتماد به شریک خود
برای پذیرفتن گذشته شریک زندگی خود در حال حاضر روی نحوه رفتار او با خودتان تمرکز کنید. از خود بپرسید که آیا شریک زندگی تان دلیلی برای اعتماد نکردن به او را ارائه کرده است یا خیر. رابطه خود را منطقی ارزیابی کنید و به این فکر کنید که شریک زندگی شما از زمانی که با هم هستید چگونه عمل کرده است. نحوه رفتار او با شما در زمان حال مهمتر از کاری است که ممکن است قبل از اینکه شما را بشناسند انجام داده باشند.
طبیعی است که از اعتماد کردن به کسی بترسید، به خصوص اگر در گذشته آسیب دیده باشید. به خود بگویید وقتی مشکوک شده اید یا حسادت کردید از این کار دست بردارید. منطقی بمانید و روی حرف ها و اعمال شریک زندگی خود در زمان حال تمرکز کنید.
به حریم خصوصی شریک زندگی خود احترام بگذارید
هرگز فضای مجازی همسرتان را زیر و رو نکنید و سعی نکنید متن ها یا ایمیل های او را بخوانید. به این فکر کنید که اگر او به حریم خصوصی شما حمله کنند چه احساسی خواهید داشت. اگر دلایلی برای عدم اعتماد به آنها دارید، به جای جاسوسی، نگرانی های خود را با او در میان بگذارید.
اگر شواهدی پیدا کردید، مواجهه با آنها به آنها اطلاع می دهد که به حریم خصوصی او حمله کرده اید. هر دوی شما تدافعی و متهم خواهید بود و هیچ کدام به اندازه کافی به دیگری اعتماد نخواهید کرد تا گفتگوی سازنده داشته باشید.
بی اعتمادی لزوماً با خیانت ارتباطی ندارد. مثلاً بگویید که شریک زندگی شما در گذشته زیاد مشروب نوشیده یا مواد مصرف کرده است. اگر او را در حال نوشیدن زیاد مشروبات الکلی دیده باشید یا ناگهان مستعد نوسانات خلقی شوند، ممکن است به او اعتماد نکنید.
با همسرتان در مورد رفتارهایی صحبت کنید که باعث می شود به او بی اعتماد شوید
یک محیط آرام را برای مطرح کردن نگرانی های خود انتخاب کنید. از قبل در مورد آنچه می خواهید بگویید فکر کنید و دلایل خاصی برای عدم اعتماد به شریک زندگی خود بیاورید. سعی کنید مانند اتهاماتی که به آنها میدهید از خود دور نشوید، بلکه آنها را از کارهای خاصی که شما را مواظب میکند آگاه کنید.
برای پذیرفتن گذشته شریک زندگی خود به عنوان مثال، به او بگویید: “لطفاً احساس نکن که دارم به تو حمله می کنم یا تو را به چیزی متهم می کنم. اما تو به من گفتی که در گذشته مشکلاتی با عصبانیت هایی داشتی و من متوجه شده ام که در حال از دست دادن کنترل خود هستی. اخیراً خیلی عصبانی شدهای. آیا راهی وجود دارد که بتوانم کمک کنم؟ شاید صحبت کردن با کسی بتواند به تو کمک کند عصبانیت خود را کنترل کنی.”
اگر فکر می کنید هنوز نسبت به فرد سابق زندگی خود احساسی دارند، بگویید: “وقتی در مورد یار سابق خود یا کارهایی که با هم انجام می دادید صحبت می کنی من را آزار می دهد. احساس می کنم دارید بین ما مقایسه رخ میدهد. نگرانم که تو هنوز نسبت به او احساسی داشته باشی.”
سعی کنید در حد معقول اجازه ندهید یادگاری های شریک سابق اوشما را آزار دهد.پ
برای مثال، نگه داشتن یک عکس از شریک سابق خود در میز خود غیرمنطقی است. با این حال، هر یادآوری کوچکی از روابط گذشته شریک خود را نخوانید. نگه داشتن یادگاری ها به این معنا نیست که شریک زندگی شما هنوز به یک دوست قبلی فکر میکند.
فرض کنید شریک سابق یک نقاشی واقعاً زیبا از سگ شریک زندگی شما کشیده است. حفظ نقاشی به این معنی نیست که شریک زندگی شما هنوز دیوانه ی همسر سابق است. اگر آن فرد لیوان مورد علاقه همسر شما را به او داده است، استفاده از آن برای نوشیدن قهوه صبح به این معنی نیست که او هنوز در فکر دیگری است.
سخن پایانی
به یاد داشته باشید، نمی توانید وانمود کنید که گذشته هرگز اتفاق نیفتاده است. شریک زندگی شما ممکن است نوستالژیک باشد اما همچنان به شما متعهد باشد. تا زمانی که آنها به درستی با شما رفتار می کنند و هر دو خوشحال هستید، اجازه ندهید گذشته شریک زندگ شما در مسیر رابطه شما قرار بگیرد. برای پذیرفتن گذشته شریک زندگی تنها کافی است راههای ذکر شده را انجام دهید تا نتیجه بگیرید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
چگونه یک ازدواج عالی داشته باشیم؟
هفت نفر به ما در مورد شریک خود و مواردی که ما باید در مورد روابط خود فکر کنیم، می گویند. در این مقاله به موضوع داشتن ازدواج عالی صحبت خواهیم کرد.
نکاتی برای جلوگیری از طلاق
پس از سالها گردآوری داستانهایی درباره بهترین و بدترین روشهای مدیریت ازدواج، جدایی و طلاق، سردبیران مجله طلاق تصمیم گرفتهاند تا برخی از بهترین نکات خود را در مورد پیشگیری از طلاق ارائه دهند. این 10 پیشنهاد ممکن است به شما کمک کند به نقطهای برسید که بخواهید با همسر فعلیتان حل کنید یا در رابطه بعدی به شما کمک کند.
چگونه مردی دلخواه برای یک خانم باشیم؟
«زنان چه میخواهند؟ چگونه مردی دلخواه باشیم» سؤالی است که مردان برای چندین دهه، شاید صدها سال از خود میپرسند. از آنجایی که هر زن مجردی معیارهای متفاوت و ذهنی برای انتخاب شریک زندگی خود خواهد داشت، تلاش برای رسیدن به یک پاسخ جهانی می تواند دلهره آور و گیج کننده باشد. اما حقیقت این است که صرف نظر از اینکه لبخند بینقصی دارید یا نه، چیزهایی وجود دارد که خانمها تقریباً به طور کلی میخواهند: آنها فقط دنبال ویژگیهای درونی یک فرد هستند. با ترویج شخصیت مثبت، دوری از ویژگی های منفی و رفتار درست با زنان، هر مردی می تواند همان پسری باشد که هر دختری می خواهد.
چه کسی بیشترین قدرت را در رابطه دارد؟ چگونه قربانی نباشیم؟
در این مقاله قصد داریم داستانی را تعریف کنیم که چگونه زوجی رابطه خود را نجات دادند و طرف قربانی رابطه از قربانی شدن خود جلوگیری کرد.
چگونه به دختری که دوستش داریم علاقه خود را نشان دهیم؟
دوست داشتن یک دختر می تواند واقعا سرگرم کننده باشد، اما می تواند باعث ایجاد اعصاب خردی نیز شود. تلاش برای اینکه به او بفهمانید دوستش دارید می تواند یک چالش باشد، اما راه های سرگرم کننده زیادی برای انجام آن وجود دارد. اگر به دنبال ایجاد یک دوستی عاشقانه با یک دختر هستید، اما نمی دانید چگونه توپ را به دست آورید و علاقه خود را نشان دهید، در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است به شما در این مسیر کمک کند.
چگونه میتوان گفتگو با یک دختر را هیجان انگیز شروع کرد؟
امروز، ما می خواهیم ببینیم که چگونه می توان گفتگو با یک دختر را به روشی هیجان انگیز شروع کرد. شما یاد خواهید گرفت که به یک دختر چه بگویید تا با او صحبت کنید و این امر بستگی به موارد مختلفی از جمله مکان، کاری که دختر انجام می دهد، مکالمه متنی یا تعامل واقعی رو در رو و غیره دارد. میتوانید از تکنیکهایی که با شما به اشتراک میگذارم استفاده کنید تا با دختران غریبه یا دخترانی که میشناسید صحبت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید