بچه ها این داستان واقعا بنظرم عالیه و کسی که این رو نوشته یا براش اتفاق افتاده یا درک خیلی خوبی از اطرافش داشته ،چرا که این الگو به شدت در روابط تکرار شونده هست.

من داخل این پست دقیق نکاتش رو بررسی کردم و اینجا خلاصه وار مرور می‌کنیم:
ببینیم چرا اون پسر در ابتدا جذاب بود؟
اولش میگه پسری وارد کلاس شد که از ابراز خودش واهمه ای نداشت!
این دقیقا همون مفهوم اعتماد بنفسه، اینکه ازینکه وجود داری خجالت نکشی ، بتونی وقتی وارد جمعی میشی خودت رو ابراز کنی…

مورد بعدی که اشاره میکنه اینه که طولی نکشید کل کلاس رو رو یه انگشتش میچرخوند!
اشاره به همون توانایی رهبری که بخش جدا ناپذیری ازون انرژی مردانه هست که صحبت کردیم قبلا و فوق العاده جذابه برای زنها طوری که در یک جمع زنها عموما به رهبر و لیدر اون جذب میشن …
و همین ویژگی ها کافی بود که یه دل نه صد دل اون دختر عاشقش بشه …
ولی مشکل اساسی دقیقا از همینجا شروع میشه که اون پسر هم عاشق میشه و مقابل اون دختر ضعف نشون میده و ازون روحیه قدرتمند و رهایی که در ابتدا داشت کاملا دور میشه و اشتباهات ازینجا شروع میشه به اعمال شدن!

اولین اشتباهش پیشنهاد عجولانه قبل از سلطه و بدتر ازون پیشنهاد دادن با حالت ضعفه اینکه بگی دلم‌ برات رفته و بدون تو دیگه نمیتونم ، بنظر در ظاهر جملات قشنگی هستن ولی در بطن اینها ضعف عاطفی مستتر هست و اون دختر متوجه میشه این ضعف رو و قطعا براش سرد کنندست.

چرا که اون دوست داره مردش رو در عین عشق و علاقه ای که بهش داره مستحکم ببینه.
و اشتباه بعدی که به مراتب بدتر بود عبور از خط قرمز ها و چارچوب خودش به عنوان یک مرد بود که دیگه تیر خلاص اون ارتباط بود و این اشتباهات از رایج ترین استباهاتیه که شما هم وقتی عاشق میشین انجام میدین و برای همین اصلا ارتباطاتتون خراب میشه و رو به سردی میره…

خلاصه که بدونید عاشق شدن خیلی خوبه
اصلا زندگی بدون عشق معنی نداره
همینطور ابراز علاقه و محبت هم خیلی خیلی خوبه
ولی اگر اموزش درست نباشه که یاد بده کجا و چه موقع و چطور باید ازینها استفاده بشه قطعا میتونه باعث نابودی یک ارتباط بشه.

خلاصه سعی کردم داخل این ویدیو تا جای ممکن براتون باز کنم مطالب رو ❤️